سخت است که دور از رخ دلدار بميرم / از حسرت گل در صف گلزار بميرم
درد است مرا ، کز غم هجران تو دلبر / باشي تو طبيب و من بيمار بميرم
ღ♥ღ
گلهاي بهشت سايبانت / يک دسته ستاره ارمغانت
يک باغ از گلهاي نرگس / تقديم وجود مهربانت.
ღ♥ღ
تو کي هستي که همه فکر و خيالم شده تو / تو شدي زندگي من ، همه يادم شده تو
ياد تو در خاطراتم وقتي پيدا مي شود / مي رود دنيا ز يادم چون که يادم شده تو
ღ♥ღ
دستم از دستت جداست / اين تمام ماجراست
دلخوشم شايد بيايي / فردا هم روز خداست
ღ♥ღ
خوب رويان جهان رحم ندارد دلشان / بايد از جان بگذرد هرکه شود عاشقشان
روز اول که سرشتند ز خاکي گلشان / سنگي اندر گلشان بود ، همان شد دلشان
ღ♥ღ
قاصدک شعر مرا از بر کن برو آن گوشه ي باغ سمت آن نرگس مست
و بخوان در گوشش و بگو باور کن، يک نفر ياد تو را دمي از دل نبرد
ღ♥ღ
يادت باشه زير گنبد کبود / تو بودي و من و کلي آدماي حسود
تقصير همون حسوداست که حالا / هستي ما شده يکي بود يکي نبود
ღ♥ღ
تا نرفتي به سفر ، همسفري پيدا کن / تا نبستي ز جهان ديده ، بري پيدا کن
به مثل هست بشر صيد و جهانش چو قفس / بهر پرواز ، بر و بال و پري پيدا کن . . .
ღ♥ღ
ببندم شال و ميپوشم قدک را / بنازم گردش چرخ و فلک را
بگردم آب دريا ها سراسر / بشويم هر دو دست بي نمک را
ღ♥ღ
من يک نامه عاشقانه ام ، بازم کن/ محتاج کمي نوازشم ، يارم باش
هر قدر که سکه اي سياهم اي دوست/ در قلک سينه ات پس اندازم کن
ღ♥ღ
من آن ابرم که ميخواهد ببارد/ دل تنگم هوتي گريه دارد
دل تنگم غريب اين در و دشت/ نميداند کجا سر ميگذارد
ღ♥ღ
شايد آن روز که رفتم ياد تنهايي کني/ من همان تنهايي ام ، يادت نره يادم کني
مژه بر هم مزن اي دوست که بادم ببرد/ چون سبک تر شده ام ، از پر کاهي ز غمت
ღ♥ღ
گر ز جهان بگذرم از تو نخواهم گذشت / سر رود از پيکرم از تو نخواهم گذشت
مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت/ ور همه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت
ღ♥ღ
مهرباني نقش هر نقاش نيست / هر که نقشي را کشيد نقاش نيست
نقش را نقاش معنا ميدهد / مهرباني نقش يار است حيف که يار نقاش نيست
ღ♥ღ
پاي من خسته از اين رفتن بود / فصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به يارم ديدم / راهش افسوس جدا از من بود
ღ♥ღ
فغان دل برنگيزد حکايت / که روح و دل کنند از هم شکايت
که ميبينم ز تو لطفي نباشد / پرا بايد چنين دفع محبت
مگر بد عهديم اندر چه ديدي ؟ / که درگر تو نميفرستي پيامک
اگر ناراحتي از اين رفاقت / که من هم قطع کنم ديگر رفاقت !
ღ♥ღ
اي غصه مرا دار زدي خسته نباشي / آتش به شب تار زدي خسته نباشي
اي غصه دمت گرم که در لحظه ي شادي / با رگ رگ من تار زدي خسته نباشي
ღ♥ღ
امشب دلم از آمدنت سرشار است / فانوس به دست کوچه ديدار است
آنگونه تو را در انتظارم که اگر / اين چشم بخوابد ، آن يکي بيدار است!
ღ♥ღ
چشات ديگه از من خسته و سيره / اما هنوز چشماي من اسيره
فقط بدون که اين دل شکسته / منتظره بگي واست بميره
ღ♥ღ
عاشقي کار هر شياد نيست / اين شکار دام هر صياد نيست
عاشقي را قابليت لازم است ، طالب حق را حقيقت لازم است
ღ♥ღ
يک نفس با ما نشستي خانه بوي گل گرفت / خانه ات آباد کاين ويرانه بوي گل گرفت
از پريشان گويي ام ديدي پريشان خاطرم / زلف خود را شانه کردي ، شانه بوي گل گرفت
ღ♥ღ
کوچه ياد آور هر لحظه تمناي من است / کوچه خلوتگه فرياد سر پاي من است
بي تو گر ميگذرم از سر پيمان شکني است / گرد و خاکش به خداوند تسلاي من است
ღ♥ღ
به آن لبخندت که چون لبخند گلهاست / به رخسارت که چون مهتاب زيباست
به گلهاي بهار عشق و مستي / به قرآني که آن را ميپرستي
قسم اي نازنين تا زنده ام / تو را من دوست دارم ميپرستم
ღ♥ღ
دل به عشق خداي يکتا ده / قطره را رهي به دريا ده
تا نماند ز عاشقان اثري/ خاک مجنون به آب ليلا ده
ღ♥ღ
مي آمدي و تو را نشان مي دادند
دل را به دم گرم تو جان مي دادند
مي رفتي و مي وزيد بر دشت نسيم
گلها همگي دست تکان مي دادند
ღ♥ღ
جان رفته ولي زخم جفايت نرود
تاثير طلسم چشم هايت نرود
فرشي زدل شکسته انداخته ام
آهسته بيا شيشه به پايت نرود
ღ♥ღ
ديده در هجر تو شرمندۀ احسانم کرد
بس که شبها گهر اشگ بدامانم کرد
ماجراي دل ديوانه بگفتم با شمع
آنقدر سوخت که از گفته پشيمانم کرد
ღ♥ღ
الهي خستگي هات دور دور شه / چشاي دشمنات کور کور شه
الهي هر چي از دنيا ميخواي / به يه چشم به هم زدن زود جور جور شه!
ღ♥ღ
کسي به جزتويارمن نيست
گذشتن ازتوکارمن نيست
به جزخيال توهنوزم
ببين کسي کنارمن نيست
ღ♥ღ
ميخوام باور کني چقدر دوستت دارم
ميخوام باور کني تنهات نمي زارم
ميخوام باور کني چقدر نگاهت رو
تو اين شبهاي بي خاطره کم دارم
ღ♥ღ